چهارشنبه۲۹اردیبهشت سال۱۴۰۰ عقدت بود با ی غریبه... سهم اون شدی ...دیگه برات نمینویسم. ..مال اون شدی...
بیزارم از این تنهایی... هنوزم چشم برات ک بیایی
بیزارم از این حسی...ک حس کنم دیگه نیایی
بیزارم از این روزای تکراری..ک بشه فردا و هنوزم تو نیایی
بیزارم از این عشقی... ک ببین عشقم پا به پام تو نیایی
بیزارم از این دل تنگم...ببینی دلتنگیمو اما بازم تو نیایی
بیزارم از این بودن...............باشم ... اما تو نیایی
بیزارممم....
بعضی وقتا مهم نیست اشتباه از کدومتونه
مهم اینه که واقعا فقط یه اشتباه باشه
نه بهونه ای واسه تموم کردن یه رابطه...
سلام
امیدوارم حالت همیشه خوب باشه...
تویی ک بدون من خوشحال تر بودی... تویی ک ترجیحت زندگی بدون من بود...
فقط خدا میدونه بعد تو چه غم و دردی تحمل کردم... اینجا این وبلاگ شاهد تمام غمو و درد و اشکهای منه... تویی که حتی روحت خبر نداره...خوب میدونستی چهقد میخوامت... این پست ثابت هست و دوس دارم اگه یک روزی گذرت اینجا افتاد بری از اولین پست شرروع کنی ب خوندن... روی هر پست رمزگذاشتم،،، رمزش همون رمز معروف خودته همون عدد چهار رقمی ولی با دوبار تکرار، ... زندگی خیلی بی رحم وسخت تر از این حرف ها بود... سخت و نفسگیر..من از خدا خوشبختیو خواستم ، از همون اول.... فراموش کردنت ازپس من و دلم بر نیومد...
همیشه دوستت دارم عشق ابدیه من.... تو و دخترم تمام هستی من هستین .... هستی منید ولی نیستین....
برچسب ها: وی هر پست
گاهی دلم نمی خواست تو را ببینم ام تو در کنارم بودی و نقس هایت یخ روزهایم را باز می کرد.
گاهی دلم نمی خواست تو را بخوانم اما تو مثل یک ترانه ی زیبا بر لبم زندگی می کردی.
من در کنار تو بودم بی آنکه شور و نوایی داشته باشم.
بی انکه بدانم تو از خورشید گرمتری.
بی آنکه بدانم تو از همه ی شعرهایی که من از بر کرده ام شنیدنی تری.
من در کنار تو بودم اما دریغا نمی دانستم کجا هستم.
نمی دانستم از اسما نها و زمین چه می خواهم.
وقتی به من نگاه میکردی چشم هایم را بستم .
وقتی در جاده های خاطره غزل خواندی ایستادم و خاموش ماندم.
مهربانانه آمدی سنگدلانه رفتم.
از شکفتن گفتی از خزان سرودم ناگهان مه همه جا را گرفت.
حرفهایم مرطوب شد و چشمهایت با ابرهای مهاجر رفتند.
شب امد و چراغها نیامدند.ظلمت آمد و چشمهایت نیامد.
شب در دلم چنان خیمه زد که انگار هزاران سال قصد اقامت دارد.
کاش نی ها از جدایی من و تو حکایت میکردند.
اکنون می خواهم دنیا پنجره ای شود و من از قاپ ان به افق نگاه کنم.
و انقدر دعا بخوانم که تو با نخستین خورشید به خانه ام بیایی.
اکنون دوست دارم باغهای زمین را دور بریزم انگاه گلهای تازه ای بیافرینمو
تقدیم تو کنم.......
منو ی حال داغون...سکوت غمگین و شبو خیابون...
اخه جدایی نیود توی طالعمم...
..............................................................................................
تو باید مرد باشی تا منو بفهمی
تا قشنگ درد شکستنو بفهمی
صد دفعه دعا کنی تنها نمونی تا یه بار معنی رفتنو بفهمی
رد پاتو گریه شستو همه دورمن به جز تو
تو غلط کردی بری که گم کنم راه درستو
یه قطاره بی مسافر گنگ و متروک و خرابم
من که باورم نمیشه بگو خوابم
یه جوری نگام نکن که
انگاری برات غریبم
زیر و رو شه اگه دنیا کم نمیشه به تو عشقم
تو که قلبمو شکستی بذار بشکنه غرورم
یه جنازه عمودی عاشق زنده به گورم
رد پاتو گریه شستو همه دورمن به جز تو
تو غلط کردی بری که گم کنم راه درستو
یه قطاره بی مسافر
گنگ و متروک و خرابم
من که باورم نمیشه بگو خوابم
منو ببخش ک حرمت این همه ....
منو ببخش ک قایق یه زندگی ب گل نشست...
منو ببخش ک بودیو اینهمه سال ندیدمت....
تنهایی گریه کردی حتی ی بار ندیدمت...
خ
هم مسیر من
.: Weblog Themes By Pichak :.